صفحات

این جماعت فکاهی

به فحش و هزل جوانی به پیری آوردم 
که هیچ شرم نبود از جوان و از پیرم 
-سوزنی


من کلا با آدمایی که با " فحش" مشکل دارن مشکل دارم. مثلا که چی؟ شما فکر می کنید اگر بگویید دیوث زلزله میاد؟ خیر شما موی سرتون از میلیون کیلو فحش مصیبت بار تره. درتون رو بذارین بابا. یک عده هستند که می گن من از این حرفا بدم میاد جلوی من نگو. به کونت می گم. از دید من فحش در زبان فارسی کاملا یه چیز ادبیه، من توی هیچ زبونی همچین غنایی نمی بینم که اینقدر فحاشی متضمن هنر و شعور اینکه کجا کدوم فحش به چه موردی می چسبه باشه. لذا از دید 
من فحش اتفاقا احترام داره. ارزش داره. فحش رو نباید هدر داد. هر خری دیوث نیست. دیوث یک الزاماتی داره.

 مثلا همین مورد خانم عموی من که صبح به صبح خودش که می شه عصر من میاد فیس بوک من رو می کاوه و اخیرا یک
مبحث مفصل و داغ و خبرساز در باب آهنگ پریود نامجو – نجفی داشتیم.

چرا؟ چون ایشون چندش شده بودن و ناگهان اومدن یک تاپاله کامنت گذاشتن برای من که نسل جدید ایرانی دیگه گندش رو درآورده با این بدزبونی ش که اعتراض ش رو بیان کنه و دیگه چندش شده این نسل. من از جانب نسل بدبخت بیچاره م در خانم عمو رو به طوری گذاشتم که شمع محفل فک و فامیل بودم و برادرم  غیابا به یکی از محافل ریده بود در باب ِ اینکه شما ناراحتی گوش نکن.

من سوالم از خانم عموم این بود که اولا شما  که از 16 سالگی ایران نبودی و الان 50 سالته در باب ایران اصولا دهن وا می کنی؟ ثانیا در باب نسلی که نمی شناسی، اصن نسل قبلش رو هم نمی شناسی، دو نسل بعدش رو هم نمی شناسی، در مورد اینا نظر می دی؟ شما که عزیزم بچه های خودت 4 کلام فارسی بارشون نیست شما آخه چرا در باب زبان ِ نسل جدید ایران مداقه می کنی؟ در ضمن این دیگه نسل جوون نیست. یعنی من نسل جوون نیستم. اسگل. بعد از من الان دو دهه نسل داره رد می شه. زر زر. توی ایران هر 4 سال نسل عوض می شه. من اصن نمی فهمم هم نسل های برادرم با اختلاف 4 سال از جون دنیا چی می خوان.  سوالات دیگه ای هم داشتم مبنی بر اینکه اولا شما به من بگو که منظور شاعر (حالا مثلا) از ما و شوق مرگ با صدای آهنگران ، یا خاک برسران با سواد شرم بر جبین، یا گریه به گوشی خاموش تو چیست؟ کنایه از چیه؟ صنعت تشخیص در این عبارات چیه؟ ببخشید، کنایه که حالیت نمی شه، بفرما متافور اینجا چیه؟

بعد من سوال دومی دارم، شما از مساله ی پریود عنت گرفته، شما زنی؟ شما ناراحتی یکی داد بزنه پریود؟ پریود آیا چیز شرمناکی ست؟ شما به پریود چی می گی؟ مثلا جای من پریودم الان چی می گی؟ آیا من وسط صحبت اجبارا اشاره به عادت ماهانه کنم، جاش بگم پریود شما پا می شی می ری؟ شما که ریدی که بابا! شما که با خودت درگیری که زن! بیا برو دکتر بگو من از لغت پریود رعشه ی شرم می گیرم.

مورد سوم اینکه شما آیا می دانید متافور تو هم که هردفعه که مارو می بینی پریودی چیه؟ فی الواقع من اینطور پیش برم این شعر الاکلنگی تبدیل به شاهنامه می شه. لذا ادامه نمی دم. به عنوان مثال سوال داشتم.


دوشنبه بوستون بمب گذاری شد، هارتِ زن عموی من در فیس بوک با ملت دردمند آمریکا و شهدای بوستون بود. سه شنبه ایران روی ویبره افتاده بود خانم عموم هارت ِ ش هنوز بیزی بود. عق. من از جمله بندی های خودم مستفرغ ام. 

5 comments:

Anonymous said...

زن عموت رو ولش ولی تو واقعا زیادی فحش میدی/ مینویسی. آدم اصلا یادش میره که اصل حرفت چی بود.

دانشمند said...

این زن عموها جهانی هستند. مال ما بعد از چهل سال زندگی در شیطان بزرگ، میفرمود پیکاسو هنرمند نیست. کثافته. با اون زندگی لجن بارش !!
خیلی هم درویس مسلک هستن خانوم، اما تمام منزلشان دو سه لایه فرش نفیسه که احیانا گرسنه های عالم سیر نشند با پول یکی از اون فرش ها.

خلاصه عالی بودی

کافه گرد said...

مشکل اینجاس که خیلی از آدمای نسل ما هم هنوز همونجوری فکر می کنن

کافه گرد said...

حتی خیلی از آدم های نسل خودمون هم همین مشکل رو دارن.

Anonymous said...

به مناسبت اصطلاح "شعر الاکلنگی" چند بیت ناچیز از سوی نماینده ی نسلی که همانا نسل نود نیست تقدیم می گردد، امید که تحفه ی سبز درویشی از منزل نزدیک به عدم مورد قبول عزیزان طرفدار نامجو و نجفی و ناسزا واقع شود:

رنج مکش غصه مخور
تاب تویی آب تویی
کون بود مکان تو
رمل و سطرلاب تویی
سکه ی مه تو را سزد
قلب تویی ناب تویی
اوج تویی موج تویی
عزیز و پایاب تویی
روز بباش و شب بمان
تک گل مرداب تویی